اسیر بازی دنیا و غرق در وهمیم
ز عشق حضرت هادی بگو چه می فهمیم؟
فروخت هر که دلش را به او بهشتی شد
در این تجارت پر سود، حیف بی سهمیم!
شاعر: وحید قاسمی بیشتر »
گفتی که تو را شوم مدار اندیشه
دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه
کو صبر و چه دل، کآنچه دلش میخوانند
یک قطرهٔ خون است و هزار اندیشه
شاعر: حافظ/ رباعی 37 بیشتر »
خوبان جهان صید توان کرد به زر
خوش خوش بر از ایشان بتوان خورد به زر
نرگس که کله دار جهان است ببین
کاو نیز چگونه سر درآورد به زر
شاعر: حافظ/ رباعی بیشتر »
چون تحمل نکند بار فراق تو کسی
با همه درد دل آسایش جانش باشی
ای که بی دوست به سر مینتوانی که بری
شاید ار محتمل بار گرانش باشی
سعدی آن روز که غوغای قیامت باشد
چشم دارد که تو منظور نهانش باشی
شاعر: سعدی / غزل 584 بیشتر »
کم شود مهر ز دوری دگران را لیکن
کم نشد مهر من از دوری و افزود، بیا
گر بپالودن خون دل من داری میل
اوحدی خون دل از دیده بپالود، بیا
شاعر: اوحدی/ غزل 48
بیشتر »
باید گریست با همه ی ناله دارها
بر کربلا و قافله ی یادگارها
تنهاترین امام که مانده ز کربلا
رنجی کشیده از همه ی روزگارها
می گفت با هزار گِرِه از گلوی زخم
با هر بهانه ای سخن از بی قرارها
شاعر: محمود ژولیده بیشتر »
آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را
اول از بیگانه باید کرد خالی خانه را
آشناییهای آن بیگانه پرور بین، که من
میخورم در آشنایی حسرت بیگانه را
شاعر: فروغي بسطامي/ غزل 39 بیشتر »
هم از الطاف همایون تو خواهم یارب
در بلایای تو توفیق رضا و تسلیم
نقص در معرفت ماست نگارا ور نه
نیست بی مصلحتی حکم خداوند حکیم
شهریارا به تو غم الفت دیرین دارد
محترم دار به جان صحبت یاران قدیم
شاعر: شهريار/ غزل 91 بیشتر »
سلام می دهم از دور من به محضرتان
چه کرده با دل من مرقد منورتان
تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت
شده است عادت من هم گداییِ درتان
تو جنس غربتت از جنس غربت حسن است
میان خانه و غربت ؟ امان ز همسرتان
شاعر: مهدي مقيمي بیشتر »
ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود
پنداشت رسد به منزل وصل تو زود
گامی دو سه رفت و راه را دریا دید
چون پای درون نهاد موجش بربود
شاعر: ابو سعید بوالخیر/ رباعی 270
بیشتر »
عاشق همه دم فکر غم دوست کند
معشوق کرشمهای که نیکوست کند
ما جرم و گنه کنیم و او لطف و کرم
هر کس چیزی که لایق اوست کند
شاعر: ابو سعید ابوالخیر/ رباعی 247 بیشتر »
اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست
مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی ور برانی از بر خویش
خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست
شاعر: سعدی/ غزل 43
بیشتر »
صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
چارهٔ عشق احتمال، شرط محبت وفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر بزند حاکم است ور بنوازد رواست
شاعر: سعدی/ غزل 48 بیشتر »
ای دلبر ما مباش بی دل بر مایک دلبر ما به که دو صد دل بر مانه دل بر ما نه دلبر اندر بر مایا دل بر ما فرست یا دلبر ما شاعر: ابو سعید ابوالخیر/ رباعی 23 بیشتر »
در رفع حجب کوش نه در جمع کتب
کز جمع کتب نمیشود رفع حجب
در طی کتب بود کجا نشهٔ حب
طی کن همه را بگو الی الله اتب
شاعر: ابو سعید ابولخیر/ رباعی 30 بیشتر »