4
شهریور

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد!!

یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم

داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم

از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد

محکمات کلمات تو مسلمانم کرد

کلماتی که همه بال و پر پرواز است

مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است

کلماتی که پر از رایحهً غار حراست

خط به خط جامعه آیینهً قرآن خداست

عقل از درک تو لبریز تحیر شده است

لب به لب کاسهً ظرفیت من پر شده است

همهً عمر دمادم نسرودیم از تو

قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو

 من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم

عرق شرم به پیشانی دفتر دارم

شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو

شاعر: حمید رضا برقعی

 

 


free b2evolution skin
6
تیر

این شعر استعاره ندارد برای او!

مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم، فکر می کنم

این خانه بی‌دلیل ترک بر نداشته است

 

شاعر: حمید رضا برقعی


free b2evolution skin
5
تیر

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست!

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

 

شاعر: سید حمید رضا برقعی

یا علی


free b2evolution skin