17
مرداد

دارم گله ها ولی...!

دارم گله‌ها، ولی نه از دوست

از دشمن پر فسون و نیرنگ

با دوست مرا همیشه صلح است

با خود بود، ار بود مرا جنگ

این جمله شکایت از عراقی است

کو بر تن خود نگشت سرهنگ

 

شاعر: عراقی/ غزل150


free b2evolution skin
16
مرداد

چرا نمی تابد؟!!!

دلم که آینه‌ای شد، چرا نمی‌تابد

درو رخ تو؟ همانا که نیست آینه پاک

چو آفتاب بهر ذره می‌نماید رخ

ولیک چشم عراقی نمی‌کند ادراک

 

شاعر: عراقی/ غزل 146


free b2evolution skin
15
مرداد

جایی که جان نباشد..!!!

در دل که عشق نبود معشوق کی توان یافت

جایی که جان نباشد جانان چه کار دارد؟

در دل غم عراقی و آنگاه عشق باقی

در خانهٔ طفیلی مهمان چه کار دارد؟

 

شاعر: عراقی/ غزل61


free b2evolution skin
14
مرداد

قلب تپنده حرم قم، حریم توست!

چشم دلم به سمت حرم باز می شود

با یک سلام صبح من آغاز می شود

 پر می کشد دلم به هوای طواف تو

وقتی که لحظه لحظه ي پرواز می شود…

 اعجاز توست اينکه دلم يا کريم توست

قلب تپنده ي حرم قم، حريم توست

 

 شاعر: یوسف رحیمی


free b2evolution skin
13
مرداد

هزار شکر که...!

بجز کتاب انیسی دلم نمیخواهد

زهی انیس و زهی خامشی زهی صحبت

اگر اجل دهدم مهلت و خدا توفیق

من و خدا و کتابی و گوشهٔ خلوت

هزار شکر که کاری بخلق نیست مرا

خدا پسند بود فیض را زهی همت


شاعر: فیض کاشانی/ غزل 70



free b2evolution skin