18
شهریور

گشته‌ام آواره سد منزل ز ملک عافیت!

رشک می‌بردند شهری بر من و احوال من

کرد ضایع کار من این بخت بی اقبال من

بخت بد این رسم بد بنهاد و رنجاند از منت

ورنه کس هرگز نمی‌رنجیده از افعال من

شاعر: وحشی بافقی/ غزل 329


free b2evolution skin
16
شهریور

که زور این کمان از بازوی طاقت فزون آمد!

مرا خوانی و من دوری کنم با یک جهان رغبت

چنین باشد بلی‌آن کس که بختش واژگون آمد

مگو وحشی چگونه آمدت این مهر در سینه

همی‌دانم که خوب آمد نمی‌دانم که چون آمد

 

شاعر: وحشی بافقی/ غزل 210


free b2evolution skin
14
شهریور

چه مي داني تو شايد...!

نه صلحت باعثی‌دارد نه خشمت موجبی ، یارب

چه خواند این طبیعت را کسی وین خو چه خو باشد

بدین بی مهری ظاهر مشو نومید ازو وحشی

چه می‌دانی توشاید در ته خاطر نکو باشد

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل154


free b2evolution skin
13
شهریور

حال من در کنج تنهایی چه بود!

گشته بودم مستعد عشق ، تقصیر از تو شد

آنچه باشد کم مرا زاسباب رسوایی چه بود

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل 147


free b2evolution skin
10
شهریور

چند گویی قصهٔ ایوب و صبر او، بس است!

من نمی‌دانم که این عشق و محبت از کجاست

اینقدر دانم که میل از جانب مطلوب بود

این عجایب بین که یوسف داشت در زندان مصر

پای در زنجیر و جایش در دل یعقوب بود

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل 142


free b2evolution skin
10
شهریور

لطفی که از این پیش به ما داشت ندارد!

وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست

کان گوشهٔ چشمی که به ما داشت ندارد

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل 122


free b2evolution skin
10
شهریور

ما چه داریم که از ما نبرد یا ببرد!

شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند

پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد

خانه آتش زدگانیم ستم گو میتاز

آنچه اندوخته باشیم به یغما ببرد

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل 114


free b2evolution skin
9
شهریور

گنجشک را چه زهرهٔ هم آشیانیت!

تو منکری ولیک ، به من مهربانیت

می‌بارد از ادای نگاه نهانیت

می‌رم به ملتفت نشدنهای ساخته

وان طرز بازدیدن و تقریب دانیت

یک خم شدن ز گوشهٔ ابروی التفات

آید برون ز عهدهٔ سد سر گرانیت

نازم کرشمه را که سدم نکته حل نمود

بی‌منت موافقت و همزبانیت

 

شاعر: وحشی بافقی/ غزل 107


free b2evolution skin
6
فروردین

گر نکوبی حلقه صد جا بر در دل می‌شود!

دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست

می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل 161

عشق


free b2evolution skin
17
آذر

خلاص شدی؟!!

شکفتگیش چو هر روز نیست حالی هست

اگر غلط نکنم از منش ملالی هست

ز رشک قرب من ای مدعی خلاص شدی

ترا نوید که بر خاطرش خیالی هست

به رخصت تو که رفتیم و درد سر بردیم

ترا ملالی و مارا هم انفعالی هست


شاعر: وحشی بافقی/ غزل 96


free b2evolution skin
16
آذر

کی دویی گنجد؟!!!

چو نیک درنگری عشق ما مجازی نیست

حقیقتی پس هر پردهٔ مجازی هست

میان عاشق و معشوق کی دویی گنجد

برو برو که تو پنداری امتیازی هست

وداع خویش کن اول اگر رفیق منی

که این رهیست خطرناک و ترکتازی هست


شاعر: وحشی بافقی/ غزل 98


free b2evolution skin
14
آذر

سر بسته گفت!

آنکه من من شیشه دارد بار ، سود آنگه کند

کو بساط خود نهد جایی که سنگ انداز نیست

در بیان حال خود وحشی سخن سربسته گفت

نکته دان داند که هر کس محرم این راز نیست


شاعر: وحشی بافقی/ غزل 88



free b2evolution skin
6
آذر

با کس نتوان گفتن!

پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست

نامحرم راز است زبانی که مرا هست

با کس نتوان گفتن و پنهان نتوان داشت

از درد همین است فغانی که مرا هست


شاعر: وحشی بافقی/ غزل 91


free b2evolution skin
6
مرداد

علاج یکیست!

مریض عشق اگر صد بود علاج یکیست

مرض یکی و طبیعت یکی، مزاج یکیست

تمام در طلب وصل و وصل می‌طلبیم

اگر یکیم و اگر صد که احتیاج یکیست

 

شاعر: وحشی بافقی/ غزل71


free b2evolution skin
2
مرداد

کی دهد در جلوه گاه دوست عاشق راه غیر؟!!

پاک ساز از غیر دل ، وز خود تهی شو چون حباب
گر سبک روحی توانی خیمه زد بر روی آب
خودنمایی کی کند آن کس که واصل شد به دوست
چون نماید مه چو گردد متصل با آفتاب
کی دهد در جلوه گاه دوست عاشق راه غیر
دم مزن از عشق اگر ره می‌دهی بر دیده خواب

شاعر: وحشی بافقی/ غزل 27


free b2evolution skin
1
مرداد

سبب قطع وصل!

کفران نعمتش سبب قطع وصل شد

زینش بتر سزاست دل ناسپاس ما

 

شاعر: وحشی بافقی/ غزل 22


free b2evolution skin
23
اردیبهشت

وحشی تو برون مانده ای از...

وحشی تو برون مانده‌ای از سعی کم خویش

ورنه در مقصود به روی همه باز است


شاعر: وحشی بافقی


free b2evolution skin
16
فروردین

معنی واحد است...!

خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحد است

قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق

کاینهمه گفتند و آخر نیست این افسانه را


شاعر: وحشی بافقی


free b2evolution skin