10
شهریور

چند گویی قصهٔ ایوب و صبر او، بس است!

من نمی‌دانم که این عشق و محبت از کجاست اینقدر دانم که میل از جانب مطلوب بود این عجایب بین که یوسف داشت در زندان مصر پای در زنجیر و جایش در دل یعقوب بود   شاعر: وحشي بافقي/ غزل 142 بیشتر »

free b2evolution skin
10
شهریور

لطفی که از این پیش به ما داشت ندارد!

وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست کان گوشهٔ چشمی که به ما داشت ندارد   شاعر: وحشي بافقي/ غزل 122 بیشتر »

free b2evolution skin
10
شهریور

ما چه داریم که از ما نبرد یا ببرد!

شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد خانه آتش زدگانیم ستم گو میتاز آنچه اندوخته باشیم به یغما ببرد   شاعر: وحشي بافقي/ غزل 114 بیشتر »

free b2evolution skin
4
شهریور

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد!!

یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحهً غار حراست خط به خط جامعه… بیشتر »

free b2evolution skin
4
شهریور

هزار مرتبه گویم، سلام حضرت هادی !

نشسته مرغ دل من به بام حضرت هادی به عشق حضرت هادی، به نام حضرت هادی … نمی توان بنویسم مقام حضرت هادی … هزار مرتبه گویم، سلام حضرت هادی   شاعر: حامد ظفر بیشتر »

free b2evolution skin