جان مرا بگیر ولی گریه را نگیر
چشمه بدون آب به دردی نمی خورد
چشمی بده که قلب مرا زیر و رو کند
گریه مرا کنار تو با آبرو کند
ما را به جز هوای شما پر نمی دهند
ما را به جز برای شما سر نمی دهند
شعر: علی اکبر لطیفیان بیشتر »
برپا شده است در دل من خیمه ی غمی
جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی
عمری است دلخوشم به همین غم که در جهان
غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی
شاعر: سعید بیابانکی بیشتر »
شکر خدا که لطفِ تو دست مرا گرفت
مِهرت میان این دلِ ویرانه جا گرفت
امروز نه،که روز الست بربکم
باتو دلم بهانه ی کرب و بلا گرفت
آواز پر زسوز کسی میرسد ز عرش
ماه محرم آمده باید عزا گرفت
شاعر: مجتبی روشن روان بیشتر »