29
مهر

چند پوشم سینه ریش و دل افگار را؟

حال خود گفتی: بگو، بسیار و اندک هرچه هست

صبر اندک را بگویم، یا غم بسیار را؟

 

شاعر: هلالی جغتایی/ غزل11


free b2evolution skin
15
دی

نمي دانم!

قصهٔ دشوار خود پیش تو گفتن مشکلست

مشکلی دارم، نمی‌دانم چه سان گویم تو را؟

هر کجا رفتی، هلالی، عاقبت رسوا شدی

جای آن دارد که: رسوای جهان گویم تو را


شاعر: هلالي جغتايي/ غزل 10



free b2evolution skin
14
دی

بارها گفتم!

مرده‌ام، عیسی‌دمی خواهم، که یابم زندگی

همره باد صبا بفرست بوی خویش را

بارها گفتم: هلالی، ترک خوبان کن ولی

هیچ تأثیری ندیدم گفتگوی خویش را

 

شاعر: هلالي جغتايي/ غزل 13


free b2evolution skin
3
مرداد

گفتم به چشم!

گفت با ما دوستی می‌کن بدل گفتم به جان

گفت راه عشق ما می‌رو به سر گفتم به چشم

گفت اگر با ما سخن داری به چشم دل بگو

تا نگردد گوش مردم با خبر گفتم به چشم

 

شاعر: هلالی جغتایی/ غزل 247


free b2evolution skin
16
تیر

آواز مبارک باد می آید!

طفیل بندگان، من هم قبول افتاده‌ام گویا

که از هر جانب آواز مبارک باد می‌آید

عجب خاک فرح‌ناک‌ست کوی می فروشان را!

که هر کس می‌رود غمگین، همان دم شاد می‌آید


شاعر: هلالی جغتایی/ غزل 160



free b2evolution skin
15
تیر

چیزی که دارم از سواد عشق او!!!

دست امیدم ز دامان وصالش کوته‌ست

وه! که جایی رفته‌ام کان جا ندارم دسترس

در جهان چیزی که دارم از سواد عشق او

یک دل و چندین تمنا، یک سر و چندین هوس

 

شاعر: هلالی جغتایی/ غزل 193


free b2evolution skin
14
تیر

چه شد؟!!

به کوی عشق هلالی نساختی کاری

چه شد؟ مگر کرم دوست کارساز تو نیست؟

 

شاعر: هلالی جغتایی/ غزل 75


free b2evolution skin
4
اردیبهشت

در خنده شد که...!

بی‌ذوق را ز لذت تیغت چه آگهی؟

از حلق تشنه پرس که آب زلال چیست؟

گفتم همیشه فکر وصال تو می‌کنم

در خنده شد که این همه فکر محال چیست؟

دردا که عمر در شب هجران گذشت و من

آگه نیم هنوز که روز وصال چیست؟

چون حل نمی‌شود به سخن مشکلات عشق

در حیرتم که فایدهٔ قیل و قال چیست؟


شاعر: هلالی جغتایی/ غزل 69


free b2evolution skin
4
اردیبهشت

منزل او در دل است...!

ای که می‌پرسی ز من کان ماه را منزل کجاست؟

منزل او در دل‌ست، اما ندانم دل کجاست


شاعر: هلالی جغتای/ غزل 49


free b2evolution skin