14
فروردین

من نخواهم کرد دیگر تکیه بر پندار خویش!

من هم اول روز گفتم جان فدای روی تو شرط مردی نیست برگردیدن از گفتار خویش درد عشق از هر که می‌پرسم جوابم می‌دهد از که می‌پرسی که من خود عاجزم در کار خویش   سعدی/ غزل342 بیشتر »

free b2evolution skin
8
فروردین

يك ثانيه بدون تو بايد قضا شوم!

گفتم حسين و ميل پريدن شروع شد در سينه ام،دوباره، تپيدن شروع شد   واژه به حد وصف تو شرمنده ام كه نيست اما تو خواستي و دميدن شروع شد   از التقاط موج دو دريا كنار هم مرجان ظهور كرد و رسيدن شروع شد … شاعر: حسن کردی بیشتر »

free b2evolution skin
10
آبان

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم!

من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم گر چه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی… بیشتر »

free b2evolution skin
10
آبان

روزگاریست که سودازده روی توام!

نقد هر عقل که در کیسه پندارم بود کمتر از هیچ برآمد به ترازوی توام همدمی نیست که گوید سخنی پیش منت محرمی نیست که آرد خبری سوی توام شاعر: سعدی/ غزل 363 بیشتر »

free b2evolution skin
4
مرداد

چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم!

خدای را که دگر آسمان بلا نفرستد تو خود بدین قد و بالا بلای روی زمینی تو تشنه غزل شهریار و من به که گویم که شعرتر نتراود برون ز طبع حزینی   شاعر: شهریار/ غزل 155 بیشتر »

free b2evolution skin