28
آذر
خراب حالی ما لشکری نمی خواهد!
شکسته بال و پرانیم، جای آن دارد
که باغبان کند از چوب گل قفس ما را
غریب گشت چنان فکرهای ما صائب
که نیست چشم به تحسین هیچ کس ما را
شاعر: صائب تبريزي/ غزل 588

شکسته بال و پرانیم، جای آن دارد
که باغبان کند از چوب گل قفس ما را
غریب گشت چنان فکرهای ما صائب
که نیست چشم به تحسین هیچ کس ما را
شاعر: صائب تبريزي/ غزل 588

به چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست
نبسته است کسی شاهراه دلها را
شاعر: صائب تبريزي/ غزل 584
![]()
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم
…
دور دلم دیوار نیست ، انکار من دشوار نیست
اصلا منی در کار نیست ، امن ام حصارت نیستم.
شاعر: افشین یداللهی

اهل دَردی که زبانِ دلِ من داند نیست!
دردمندم من و یاران هَمه بی دردانند…
شاعر: شهریار/ غزل55
![]()
بکوش خواجه و از عشق بینصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
شاعر: حافظ/ غزل 452
