جهان چون بزاری برآید همی
بد و نیک روزی سرآید همی
چو بستی کمر بر در راه آز
شود کار گیتیت یکسر دراز
پرستنده آز و جویای کین
بگیتی ز کس نشنود آفرین
چو دانی که بر تو نماند جهان
چه پیچی تو زان جای نوشین روان
بخور آنچ داری و بیشی مجوی
که از آز کاهد همی آبروی
شاعر: فردوسي
سلام عالی بود
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب