نداند عقل راه خانهٔ عشق
که عقل کل بود دیوانهٔ عشق
خراب عشق آباد ی ندارد
بد و نیک و غم و شادی ندارد
نداند دوست از دشمن گل از خار
برش یکسان بود تسبیح و زنار
شاعر: رضی الدین آرتیمانی
بسیار زیبا ، ممنون بابت شعرها .
فرم در حال بارگذاری ...
این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود.
فید نظر برای این مطلب
به نام دوست گشاییم دفتر دل رابه فر عشق فروزان کنیم محفل را
بسیار زیبا ، ممنون بابت شعرها .
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب