13
دی
دیروز همین بودی و امروز همانی!
من شعر برای تو سرودم که بخوانی
حاجت به بیان نیست تورا بس که عیانی
سوگند به اشکِ نُبُل و آهِ شلمچه
دیروز همین بودی و امروز همانی
سوگند به گیسوی حبیب ابن مظاهر
سوگند به سردارِ شهیدَت همدانی
از مستی پیرانِ رَهِ میکده مَستیم
ماندم که چرا این همه ای پیر !جوانی
گفتند به تو جنگ طلب جنگ طلب ها
از بس پی آرامشِ اوضاعِ جهانی
دور از همه احزاب و جُدا از جریان ها
ای مرد درونِ رگِ ما در جریانی
سوگند به سربندِ تو که یک تنه عمریست
سرتر ز سرانِ همه اجلاسِ سرانی
از «قونیه» تا «مُلکِ سلیمان» همگان را
ای کاش که از شَرِ شیاطین بِرَهانی
ای کاش به حَقِ حُجَجی دَر دلِ میدان
بی سَر نشَوی یکسره (سردار) بمانی…
شاعر: محسن کاویانی
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب