دانی از دولت وصلت چه طلب دارم هیچ
یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم
شاعر: سعدی/ غزل 371
سلام عالی بود مثل همیشه.
انصاف نباشد که منِ خستهی رنجور پروانهی او باشم و او شمع جماعت
سعدی
فرم در حال بارگذاری ...
این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود.
فید نظر برای این مطلب
به نام دوست گشاییم دفتر دل رابه فر عشق فروزان کنیم محفل را
سلام عالی بود مثل همیشه.
انصاف نباشد که منِ خستهی رنجور
پروانهی او باشم و او شمع جماعت
سعدی
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب