اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارت نرفته ها
…
گفتند شاعران همه ازحال زائران
این هم به افتخار زیارت نرفته ها
شاعر: علی رضایی
جسم و روحم با حرم گشته عجین حال و روزم با غمت گشته غمین
این سه جمله خواب شبهای من است کـربـلا… پای پیــاده… اربعیــن…
زنده باد
سلام بر مدیر شعر بلاگ. اگر حسرت به دل نیستم پس چه هستم؟!
من جا مانده از قافله عشاق چه کنم با غصه دل ؟
یک سلام از راه دور یک جواب از سوی تو
این تمام دلخوشی های من جا مانده است
فرم در حال بارگذاری ...
این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود.
فید نظر برای این مطلب
به نام دوست گشاییم دفتر دل رابه فر عشق فروزان کنیم محفل را
جسم و روحم با حرم گشته عجین
حال و روزم با غمت گشته غمین
این سه جمله خواب شبهای من است
کـربـلا… پای پیــاده… اربعیــن…
زنده باد
سلام بر مدیر شعر بلاگ.
اگر حسرت به دل نیستم پس چه هستم؟!
من جا مانده از قافله عشاق چه کنم با غصه دل ؟
یک سلام از راه دور یک جواب از سوی تو
این تمام دلخوشی های من جا مانده است
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب