17
فروردین

او را نمی توان دید..!

او را نمی‌توان دید از منتهای خوبی

ما خود نمی‌نماییم از غایت حقیری

گر یار با جوانان خواهد نشست و رندان

ما نیز توبه کردیم از زاهدی و پیری

سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه

رندی روا نباشد در جامه فقیری


شاعر: سعدی/ غزل575


free b2evolution skin
16
فروردین

معنی واحد است...!

خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحد است

قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق

کاینهمه گفتند و آخر نیست این افسانه را


شاعر: وحشی بافقی


free b2evolution skin
16
فروردین

نقطه عشق نمودم به تو ...!

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن

ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی


شاعر: حافظ



free b2evolution skin
15
فروردین

ندانستم ز اول قدر آن شهر!

سفر کردم به هر شهری دویدم

چو شهر عشق من شهری ندیدم

ندانستم ز اول قدر آن شهر

ز نادانی بسی غربت کشیدم…

به غیر عشق آواز دهل بود

هر آوازی که در عالم شنیدم

از آن بانگ دهل از عالم کل

بدین دنیای فانی اوفتیدم …

ندا آمد ز عشق ای جان سفر کن

که من محنت سرایی آفریدم …


شاعر: مولانا


free b2evolution skin
15
فروردین

جز تو کسی نیست!

تا آینه رفتم که

بگیرم خبر از خویش

دیدم که در آن آینه هم

جز تو کسی نیست!

 

شاعر: هوشنگ ابتهاج

 


free b2evolution skin