12
آذر

زبان ساده عشق!

ﺑﻪ ﮐﺒﺮ ﺷﻌﺮ ﻣﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻓﻼﮎ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺎﺭﯼ ﺩﻝ ﺑﯿﻦ، ﮐﻪ ﺳﺮ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ، ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺳﻠﯿﺲ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﮕﻮﯾﻢ: ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ!   شاعر: حسین منزوی   بیشتر »

free b2evolution skin
11
آذر

گفتا که...!

پرسید کسی منزل آن مهر گسل گفتم که: دل منست او را منزل گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل   شاعر: ابو سعید ابوالخیر/ رباعی 394 بیشتر »

free b2evolution skin
10
آذر

همان امام رضایی که داشتم، دارم!

هنوز حال و هوایی که داشتم دارم هنوز طبع گدایی که داشتم دارم برای گمشدگان یک چراغ روشن کن نیاز به راهنمایی که داشتم دارم بساط شاه و گدا در کنار هم پهن است کنار جایِ تو جایی که داشتم دارم همان گدای قدیمی که داشتی داری همان امام رضایی که داشتم دارم حرم… بیشتر »

free b2evolution skin
3
آذر

داشتم یاری...!

داشتم یاری که یکساعت ز من غیبت نداشت گر چه هر ساعت نشیمن در دیاری داشتم چرخ بد مهرش کنون کز من به دستان در ربود گوئیا در خواب می‌بینم که یاری داشتم همچو خواجو با بد و نیک کسم کاری نبود لیک با او داشتم گر زانکه کاری داشتم شاعر: خواجوی کرمانی/ غزل 636 بیشتر »

free b2evolution skin
2
آذر

من از آن گذشتم ای یار!

سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم دگری نمی‌شناسم، تو ببر که آشنایی من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی شاعر: سعدی/ غزل 505 بیشتر »

free b2evolution skin