چون صبح، زیر خیمهٔ دلگیر آسمان در آرزوی یک نفس بیغمانهایم … ما را زبان شکوه ز بیداد یار نیست هر چند آتشیم، ولی بیزبانهایم شاعر: صائب تبریزی/غزل 126 بیشتر »
از پختگی است گر نشد آواز ما بلند کی از سپند سوخته گردد صدا بلند؟ سنگین نمیشد اینهمه خواب ستمگران گر میشد از شکستن دلها صدا بلند شاعر: صائب تبریزی/ غزل 77 بیشتر »
هیچ کس گرد دل ما نتواند گردید
کاین شکاری است که در پنجه شیرانه اوست
دام او می کند آزاد ز غم ها دل را
سیر چشمی ز دو عالم، اثر دانه اوست
شاعر: صائب تبریزی/ غزل 1511 بیشتر »