20
اسفند
ز اشک افشانی شمعم وفا بر خویش میلرزد!
تو حرفی نذر لب کن تا دلی خالیکنم من هم
که بر خود همچو کوه از بیصدایی بار میگردم
شاعر: بیدل دهلوی/ غزل 2082
تو حرفی نذر لب کن تا دلی خالیکنم من هم
که بر خود همچو کوه از بیصدایی بار میگردم
شاعر: بیدل دهلوی/ غزل 2082
نفس را از طواف دل چه مقدار است برگشتن
اگر برگردم ازکویت همین مقدار میگردم
زخواب ناز هستی غافلم لیک اینقدر دانم
که هر کس میبرد نام تو من بیدار میگردم
شاعر: بیدل دهلوی/ غزل 2082
کسی در بندغفلتماندهای چون منندید اینجا
دو عالم یک درباز است و میجویمکلید اینجا
سراغ منزل مقصد مپرس ازما زمینگیران
به سعی نقش پا راهی نمیگردد سفید اینجا
شاعر: بیدل دهلوی/ غزل 19