گر به عقبی درم از حاصل دنیا پرسند گویم آن روز که در صحبت جانان بودم که پسندد که فراموش کنی عهد قدیم به وصالت که نه مستوجب هجران بودم شاعر: سعدي/ غزل 380 بیشتر »
ضربت هجر همی خسته کند جان مرا آه اگر ضربت او کارگر آید روزی هر شبی قافلهٔ وصل ز من دورترست آخر این قافله نزدیکتر آید روزی شاعر: امير معزي/ غزل 56 بیشتر »
راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی
صبر نیکست کسی را که توانایی هست
هرگز از دوست شنیدی که کسی بشکیبد
دوستی نیست در آن دل که شکیبایی هست
شاعر: سعدی / غزل 110 بیشتر »