اینش سزا نبود دل حق گزار من کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید … یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید شاعر: حافظ/ غزل 243 بیشتر »
من به مهر دل به پایان میرسانم روز را
زانکه بی آتش درون تیرهام را نور نیست
ملک دل را تا بکی بینم چنین ویران ولیک
تا نمیگردد خراب آن مملکت معمور نیست
شاعر: خواجوی کرمانی/ غزل 196 بیشتر »
دل در همه حال تکیه گاه است مرا
در ملک وجود پادشاه است مرا
از فتنه ی عقل چون به جان می آیم
ممنون دلم خدا گواه است مرا
شاعر: خلیل الله خلیلی/ رباعی 13 بیشتر »