اینش سزا نبود دل حق گزار من کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید … یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید شاعر: حافظ/ غزل 243 بیشتر »
آنکه من من شیشه دارد بار ، سود آنگه کند
کو بساط خود نهد جایی که سنگ انداز نیست
در بیان حال خود وحشی سخن سربسته گفت
نکته دان داند که هر کس محرم این راز نیست
شاعر: وحشی بافقی/ غزل 88 بیشتر »
لحظه لحظه خودی و خود بینی
گیردم از خدا مرا دریاب
صحبت خلق دورم از حق کرد
عمر من شد هبا مرا در یاب
هر دم آید گرانی از طرفی
گیرد از من مرا مرادریاب
در گلو غصه قصه در دل ماند
محرم رازها مرا دریاب
شاعر: فیض کاشانی/ غزل 62 بیشتر »