17
مرداد

دارم گله ها ولی...!

دارم گله‌ها، ولی نه از دوست از دشمن پر فسون و نیرنگ با دوست مرا همیشه صلح است با خود بود، ار بود مرا جنگ این جمله شکایت از عراقی است کو بر تن خود نگشت سرهنگ   شاعر: عراقی/ غزل150 بیشتر »

free b2evolution skin
16
مرداد

چرا نمی تابد؟!!!

دلم که آینه‌ای شد، چرا نمی‌تابد درو رخ تو؟ همانا که نیست آینه پاک چو آفتاب بهر ذره می‌نماید رخ ولیک چشم عراقی نمی‌کند ادراک   شاعر: عراقی/ غزل 146 بیشتر »

free b2evolution skin
15
مرداد

جایی که جان نباشد..!!!

در دل که عشق نبود معشوق کی توان یافت جایی که جان نباشد جانان چه کار دارد؟ در دل غم عراقی و آنگاه عشق باقی در خانهٔ طفیلی مهمان چه کار دارد؟   شاعر: عراقی/ غزل61 بیشتر »

free b2evolution skin