6
فروردین

گر نکوبی حلقه صد جا بر در دل می‌شود!

دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست

می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود

 

شاعر: وحشي بافقي/ غزل 161

عشق


free b2evolution skin
20
اسفند

ز اشک افشانی شمعم وفا بر خویش می‌لرزد!

تو حرفی نذر لب کن تا دلی خالی‌کنم من هم

که بر خود همچو کوه از بی‌صدایی بار می‌گردم

 

شاعر: بیدل دهلوی/ غزل 2082

 

 


free b2evolution skin
20
اسفند

تعلق از غبار جسم بیرونم نمی‌خواهد!

نفس را از طواف دل چه مقدار است برگشتن

اگر برگردم ازکویت همین مقدار می‌گردم

زخواب ناز هستی غافلم لیک اینقدر دانم

که هر کس می‌برد نام تو من بیدار می‌گردم

 

شاعر: بیدل دهلوی/ غزل 2082


free b2evolution skin
5
اسفند

به امید چه از تن غافلان را جان برون آید؟!

زمشرق می شود هر اختری در وقت خود طالع

رسد چون نوبت نان طفل را دندان برون آید

زر قلب است نقدی هست اگر این کاروانی را

به امید چه یوسف از چه کنعان برون آید؟

 

شاعر: صائب تبريزي/ غزل 3189


free b2evolution skin
5
اسفند

غباری نیست بر خاطر زغربت جان روشن را!

ز غمخواران مگر غم دست بردارد زدل، ورنه

به پای خویش هیهات است خار از پا برون آید

تو از زنگ علایق سینه خود را مصفا کن

که چون شد صبح، خورشید جهان آرا برون آید

 

شاعر: صائب تبريزي/ غزل3187


free b2evolution skin