سر دل از زبان نشود هرگز آشکار گر دل موافقت نکند کای زبان بگوی ای باد صبح دشمن سعدی مراد یافت نزدیک دوستان وی این داستان بگوی شاعر: سعدی/ غزل 633 بیشتر »
آن نه تنهاست که با یاد تو انسی دارد
تا نگویی که مرا طاقت تنهایی هست
همه را دیده به رویت نگرانست ولیک
همه کس را نتوان گفت که بینایی هست
گفته بودی همه زرقند و فریبند و فسوس
سعدی آن نیست ولیکن چو تو فرمایی هست
شاعر: سعدی/ غزل 110 بیشتر »
راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی
صبر نیکست کسی را که توانایی هست
هرگز از دوست شنیدی که کسی بشکیبد
دوستی نیست در آن دل که شکیبایی هست
شاعر: سعدی / غزل 110 بیشتر »