25
آذر

گرچه با من می نشینی!

چون دلت با من نباشد همنشینی سود نیست گر چه با من می‌نشینی چون چنینی سود نیست شاعر: مولانا/ غزل 389 بیشتر »

free b2evolution skin
18
آذر

روضه بابا!

از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای شاعر: علی زمانیان بیشتر »

free b2evolution skin
17
آذر

خلاص شدی؟!!

شکفتگیش چو هر روز نیست حالی هست اگر غلط نکنم از منش ملالی هست ز رشک قرب من ای مدعی خلاص شدی ترا نوید که بر خاطرش خیالی هست به رخصت تو که رفتیم و درد سر بردیم ترا ملالی و مارا هم انفعالی هست شاعر: وحشی بافقی/ غزل 96 بیشتر »

free b2evolution skin
16
آذر

کی دویی گنجد؟!!!

چو نیک درنگری عشق ما مجازی نیست حقیقتی پس هر پردهٔ مجازی هست میان عاشق و معشوق کی دویی گنجد برو برو که تو پنداری امتیازی هست وداع خویش کن اول اگر رفیق منی که این رهیست خطرناک و ترکتازی هست شاعر: وحشی بافقی/ غزل 98 بیشتر »

free b2evolution skin
15
آذر

من آزادی نمی خواهم!

فراقم سخت می آید ولیکن صبر می باید بیشتر »

free b2evolution skin
14
آذر

سر بسته گفت!

آنکه من من شیشه دارد بار ، سود آنگه کند کو بساط خود نهد جایی که سنگ انداز نیست در بیان حال خود وحشی سخن سربسته گفت نکته دان داند که هر کس محرم این راز نیست شاعر: وحشی بافقی/ غزل 88 بیشتر »

free b2evolution skin
13
آذر

سیاح جهان معرفت!

شیدای ترا روح مقدس منزل سودای ترا عقل مجرد محمل سیاح جهان معرفت یعنی دل در بحر غمت دست به سر پای به گل شاعر: ابو سعید ابوالخیر/ رباعی 396 بیشتر »

free b2evolution skin
12
آذر

زبان ساده عشق!

ﺑﻪ ﮐﺒﺮ ﺷﻌﺮ ﻣﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻓﻼﮎ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺎﺭﯼ ﺩﻝ ﺑﯿﻦ، ﮐﻪ ﺳﺮ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ، ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺳﻠﯿﺲ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﮕﻮﯾﻢ: ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ!   شاعر: حسین منزوی   بیشتر »

free b2evolution skin
11
آذر

گفتا که...!

پرسید کسی منزل آن مهر گسل گفتم که: دل منست او را منزل گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل   شاعر: ابو سعید ابوالخیر/ رباعی 394 بیشتر »

free b2evolution skin
10
آذر

همان امام رضایی که داشتم، دارم!

هنوز حال و هوایی که داشتم دارم هنوز طبع گدایی که داشتم دارم برای گمشدگان یک چراغ روشن کن نیاز به راهنمایی که داشتم دارم بساط شاه و گدا در کنار هم پهن است کنار جایِ تو جایی که داشتم دارم همان گدای قدیمی که داشتی داری همان امام رضایی که داشتم دارم حرم… بیشتر »

free b2evolution skin
8
آذر

ای امت رسول، قیامت به پا کنید!

جان جهان ز پیکر هستی جدا شده خاموش، شمع محفل نورالهدی شده ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب واویلتا عزای رسول خدا شده عالم ز دود فتنه سیه‌پوش می‌شود حقّ علـی و آل، فـراموش می‌شود شاعر: غلامرضا سازگار(ميثم) بیشتر »

free b2evolution skin
8
آذر

آقا ببين...!

ای انتهای غربت و غم ابتدای تو کمتر بیان شده غزلی در رسای تو لب تر نکرده سائل بیچاره بر شما گفتی بگیر زندگی من برای تو اصلاً قیاس کردن با تو درست نیست حاتم که بوده است؟ گدای گدای تو ... آقا ببین دو ماه تمام است شهرمان تمرین گریه کرده برای عزای تو ...… بیشتر »

free b2evolution skin
7
آذر

نه تو لایق جفایی!

بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی دل خویش را بگفتم، چو تو دوست می‌گرفتم نه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانم که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی شاعر: سعدی/ غزل 505 بیشتر »

free b2evolution skin
6
آذر

با کس نتوان گفتن!

پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست نامحرم راز است زبانی که مرا هست با کس نتوان گفتن و پنهان نتوان داشت از درد همین است فغانی که مرا هست شاعر: وحشی بافقی/ غزل 91 بیشتر »

free b2evolution skin
5
آذر

ملک دل را تا بکی بینم چنین؟!!!

من به مهر دل به پایان می‌رسانم روز را زانکه بی آتش درون تیره‌ام را نور نیست ملک دل را تا بکی بینم چنین ویران ولیک تا نمی‌گردد خراب آن مملکت معمور نیست شاعر: خواجوی کرمانی/ غزل 196 بیشتر »

free b2evolution skin
4
آذر

منظور ماست!

طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست پرتو نور تجلی در دل پر نور ماست ما به حور و روضهٔ رضوان نداریم التفات زانک مجلس روضهٔ رضوان و شاهد حور ماست عاقبت غیبت گزیند هر که آید در نظر وانک او غایب نگردد از نظر منظور ماست شاعر: خوجوی کرمانی / غزل 79 بیشتر »

free b2evolution skin
3
آذر

داشتم یاری...!

داشتم یاری که یکساعت ز من غیبت نداشت گر چه هر ساعت نشیمن در دیاری داشتم چرخ بد مهرش کنون کز من به دستان در ربود گوئیا در خواب می‌بینم که یاری داشتم همچو خواجو با بد و نیک کسم کاری نبود لیک با او داشتم گر زانکه کاری داشتم شاعر: خواجوی کرمانی/ غزل 636 بیشتر »

free b2evolution skin
2
آذر

من از آن گذشتم ای یار!

سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم دگری نمی‌شناسم، تو ببر که آشنایی من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی شاعر: سعدی/ غزل 505 بیشتر »

free b2evolution skin
1
آذر

چه ارمغان از این به؟!!

خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی شاعر: سعدی/ غزل505 بیشتر »

free b2evolution skin